اگـــــر قـــرار بر نــبـــودنـــت باشــــد
بُگذار تــــــــــمام نیــمکـــت ها رنـــگی باشند ،
.
.
نبودنــــــــت را بایــــد
قـــــــدم زد....

در این حال و هوای بی توی بهاری.
 
 
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:نیمکت , رنگ , بهار , تنها , هوای بی تو ,, | 19:23 | نویسنده : تنهایه عاشق.... |

  حِست را شاید اندکی بتوانم لمس کنم، اما فهمیدنش از من بی درد،ساخته نیست... .

 عفو کن بانو!
 شاید بشود فقط آرزو کرد...
  فقط دعا... .
 مغمومی؟
 غم زده ای؟
 کاش از پشت این دریچه ی بسته
 دستِ کم صدای کسی از کوچه می آمد
 می آمد و می پرسید
 چرا دلت پُر و دستت خالیست؟
 این اشک ها چیست؟
  این بغض از کجاست؟
  هق هقت برای چیست؟
 
  کاش کسی می آمد
 کسی می آمد از او می پرسیدم
 کدام کلمه چراغ این کوچه خواهد شد؟
 کدام ترانه،شادمانی ِ آدمی
 و کدام اشاره،شفای من!
 
 بانوی من...
 "الهام" بخش مان باش...در وقت زخم...کوه درد باش!
 کاش وقت "سحر"ت نزدیک باشد...
 می دانم "نور" ماورایی آن دور ِ نزدیک، قلبت را تسخیر خواهد کرد!!
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, | 20:20 | نویسنده : تنهایه عاشق.... |

 کاش های من بعضی وقت ها خیلی مسخرست!!!

 اما کاش ، بودن

 کاش یکی بود

 که تو بهار

 وقتی بهش زنگ زدم و بدون هیچ دلیلی گفتم:

 میای بریم زیر رگبار قدم بزنیم؟

 در جواب فقط بگه:

 نیم ساعت دیگه کجا باشم؟

 توی تابستون

 که زنگ زدم و بدون هیچ دلیلی گفتم:

 میای بریم خیابون تا هر جا شد قدم بزنیم؟

 در جواب فقط بگه:

 نهار اونجایی که من میگم!

 تو  پاییز زنگ بزنم بدون هیچ دلیلی بگم:

 میای صدای برگا رو در بیاریم...خش خش صدا بدن؟

 در جواب فقط بگه: دوربینتم بیار!

 توی زمستون زنگ بزنم بدون هیچ دلیلی بگم:

 چنارا منتظرن با یه عالمه برف...

 بعد با تردید بپرسم میای که؟

 در جواب بدون مکث بگه:

 یه جفت دستکش میارم فقط

 یه لنگه من یه لنگه تو...

 سر این که دستایِ گره شدَمون تو جیب کی باشه بعداً تصمیم میگیریم... 

...



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:کاش , , | 19:15 | نویسنده : تنهایه عاشق.... |